منابع اصلی:
بحار الانوار / ج20 / ص 125 / باب ذكر جمل غزواته و أحواله ….
متن داستان
خیثمه قبل از جنگ احد به رسول خدا عرض کرد: من در آرزوی شهادت بودم به طوری که با فرزندم برای شرکت در جنگ قرعه زدم، فرزندم بیرون آمد و او به سوی جبهه بدر بیرون رفت و شهادت روزی او گردید و من همچنان بر شهادت حریص هستم، شب گذشته فرزند شهیدم را در بهترین هیئت در خواب دیدم. او در بهشت بود و به من گفت: به ما ملحق شو که در بهشت با ما باشی من به آن چه که پروردگارم وعده داد بود رسیدم، آنگاه خیثمه گفت: یا رسول الله سوگند به خدا من مشتاقم که رفیق فرزندم در بهشت باشم، من پیر شده ام و ملاقات پروردگارم را دوست دارم، از شما می خواهم دعا کنید که شهادت روزی من شود و من رفیق فرزندم سعد در بهشت باشم پس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برای او دعا کرد و خیثمه در جنگ احد به شهادت رسید.
متن عربی
و قام خيثمة أبو سعد بن خيثمة فقال يا رسول الله إن قريشا مكثت حولا تجمع الجموع و تستجلب العرب في بواديها ثم جاءونا و قد قادوا الخيل حتى نزلوا بساحتنا فيحضروننا في بيوتنا و صياصينا ثم يرجعون وافرين لم يكلموا فيجرئهم ذلك علينا حتى يشنوا الغارات علينا و يضع الإرصاد و العيون علينا و عسى الله أن يظفرنا بهم فتلك عادة الله عندنا أو يكون الأخرى فهي الشهادة لقد أخطأتني وقعة بدر و قد كنت عليها حريصا لقد بلغ من حرصي أن ساهمت ابني في الخروج فخرج سهمه فرزق الشهادة و قد رأيت ابني البارحة في النوم في أحسن صورة يسرع في ثمار الجنة و أنهارها و هو يقول الحق بنا ترافقنا في الجنة فقد وجدت ما وعدني ربي حقا و قد و الله يا رسول الله أصبحت مشتاقا إلى مرافقته في الجنة و قد كبرت سني و رق عظمي و أحببت لقاء ربي فادع الله أن يرزقني الشهادة فدعا له رسول الله ص بذلك فقتل بأحد شهيدا
خلاصه داستان
در زمان جنگ بدر پدر و پسری مشاجره داشتند که کدام به جنگ رود و با قرعه کشی پسر رفت و شهید شد . پدر او را در رؤیا دید و از جایگاه خوبش مطلع شد . نزد پیامبر صلی الله و علیه واله رفت از ایشان تقا ضا کرد برایش دعا کنند شهید شود . ایشان هم دعا نمودند و در جنگ احد شهید شد .