زاغی و جغدها

در جنگلی تعدادی کلاغ بر روی شاخه‌های درختی زندگی می‌کردند که هر از چندگاهی دسته‌ای جغد به آنها حمله می‌کردند. کلاغ‌ها برای راه حل مشکل هرکدام پیشنهادی میدهند. یکی از کلاغ‌ها به نام زاغی که کلاغ باهوشی بود به دوستانش میگوید من وانمود میکنم که شما به خاطر طرفداری از جغدها مرا طرد کرده‌اید و بعد از دوست شدن با آن‌ها ٬ آن‌ها را به غار میبرم و شما هم به غار بیایید و دهانه غار را با سنگ بپوشانید تا برای همیشه از شر جغدها رها شویم . و همین کار را کردند

خوب

راه حل نویسنده که با کسب اعتماد جغدها و سو استفاده از آن اعتماد آنها را از بین ببرند٬ از نظر اخلاقی قابل قبول نیست و بهتر است به دانش آموزان راه حل های بهتری آموزش بدهیم.